۹ ماه و ۹ روز

روزشمار به دنیا آمدن فرزند من

۹ ماه و ۹ روز

روزشمار به دنیا آمدن فرزند من

مامانی تپل

این روزا کم کم دارم به این نتیجه میرسم که مامانی داره تپل مپل میشه... خوب خوبه ... به هرحال یکی از مشکلاتی که از اول زندگی با این مامانی من داشتم این بود که خیلی فانتزی غذا میل می فرمودند... بماند که من مثل آدم های از جزیره فرار کرده دولپی غذا میخوردم و ایشون یه جورایی چپ چپ به من نگاه میکردن... خوب آدم گشنشه که دیگه تعارف نداره... من اولش فکر می کردم ایشون کلاس میذارن ... مخصوصا روزهای اولی که با هم بیرون میرفتیم و هنوز تو نامزدی و این حرفا بودیم.... ولی الان که نزدیک سه سال از ازدواجمون میگذره هنوز همون جوری غذا میل می فرمان... مگه گلک به داد ما برسه... البته درگوشی بگم یه کمی اشتهاش بهتر شده... گلک گل کاشتی

نظرات 11 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام کوچولوی عزیز
عکست رو همراه بابا جونت گذاشتم تو وبلاگم
دوست داشتی برو ببین

سلام... ای کاش اسم و آدرس وبلاگتون رو میذاشتین تا من هم بهتون لینک بدم...

*سراب* یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:05 ب.ظ http://mirage.blogsky.com

سلام
گلک جون یادت باشه وقتی ایشالا دنیا اومدی شبا رو فقط بیدار بمونی و گریه هات و برای نصف شب بذاری و مامان بابا رو بی خواب کنی!وبعدش هم صبح تا شب بگیر تخت بخواب و از نو شب و نصف شب بیدار بمون و کلی مامان با با رو اذیت کن!
این یه راهکار برای ذله کردن پدر و مادرا بود سعی کن اصلا حس ترحم به خرج ندی و تا می تونی گریه کنی و ونگ ونگ راه بندازی!!!!
ببخشید بابایی و مامانیش که اینا رو گفتم آخه من فکر می کنم نشونه های یه بچه سالم و قبراق همین باید باشه که شب تا صبح و بیدار بمونه و اذیت کنه تا دیگه پدر و مادرا هوای داشتن بچه دوم از سرشون بیافته و انفجار جمعیت نداشته باشیم!!!!
(اینا همش یه شوخی بود...یه وقت به دل نگیرید!)گلک جون تو هم ناراحت نباش خودم دوباره یه راهکار بهتر واسه اذیت کردن بابایی و مامانیت کشف می کنم و اول از همه می دمش به تو تا به کار ببندی!!!
فدای تو گلک نی نی !

خیلی لطف دارین... البته من اصلا از این پیشنهاد شما به گلک ناراحت نشدم... چون دارم براتون.... ایشالا نوبت شما که رسید عین همین مطالب کپی پیست میشه به وبلاگ کوچولوی شما... اونوقت دوست دارم قیافه صبح شما رو ببینم... لطفا یه عکس از اون موقع برام میل کنید تا تو وبلاگم بذارم....:))

نهال متقی یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:38 ب.ظ

سلام
یک ضرب المثل قدیمی هست که میگه (تندیس دزد موبایل دزد میشه)
حالا ربطش چیه من که نمی دونم بهتره از بابات بپرسی

همون کسی که این ضرب المثل رو گفته یه جایی دیگه گفته که : باد آورده را باد می برد... حالا ربطش چیه میدونم که شما کاملا میدونید...:))

کاظم دوشنبه 7 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:10 ق.ظ http://lonlyviolon.blogsky.com

سلام
من شرمنده الان اومدم دیدم که اسم و آدرس نذاشتم
ببخشید
(گلک چوکولو خوبی
اژ دشت این پتر ماترا ، اژ شوب شوب شوبح که می شه نمی ژارن آدم هر تالی می خوات بکنه )
**این پاراگراف به زبان فارسی کودک نوشته شده است**

بابا توخیلی باهالی... میبنم به زبانهای دیگه ای هم تسلط کافی داری ... خب خوبه... دیگه میدونیم چه جوری با گلک ارتباط برقرار کنیم... هر چی میخوایم به تو میگیم بعدش تو به اون بگو...:))

نهال متقی دوشنبه 7 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:58 ق.ظ

اسم باده، آقای علیرضا زادبخشی صیقلانی صادره از تهران است.

اسم اون باد، آه دل اونایی هست که حقشون تو نمایشگاه زیر پای شما ضایع شد...:))

*سراب* دوشنبه 7 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:36 ب.ظ http://mirage.blogsky.com

سلام گلک جون
...
چشم بابای گلک جون
حالا که فعلا دور، دور شماست!
دور ما که بشه فکر کنم اونموقع شما نی نی های گلک جون و دارید بغل می کنید!فعلا که برای من از این خبرا نیست...حوصله ندارم به خدا...وایی بچه داری!من غش می کنم!
حالا که فقط درس و دانشگاه!!!!
فعلا تا یکی دو سال دیگه آزادم و خبری از این چیزا نیست!!!
چشم اونموقع قیافه آروم و غرق در خواب بچه ام و براتون ایمیل می کنم.شاید گلک هم پسندید بچه ام و وصلت صورت گرفت!!!(چه قدر بامزه!)

بازم زیادی حرف زدم!!!ببخشید
فقط یادتون باشه وقتی گلک دنیا اومد عکساش و تند تند بذارید تو وبلاگ تا ما هم روی ماه گلک جون و ببینیم
شاد باشید.

forooz دوشنبه 7 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:39 ب.ظ

salam gole man.vay azize delam.golak belakhare mamane nazeto dari topol mopol mikoni.cheghadr delam mikhad bebinameton.mamanie golak toro khoda khob ghaza bokhorid ke golak koli topol mopol beshe.elahi ghorbonesh beram.roye mahesho mibosam.be omide didar.salem,shad va movafagh bashid

کاظم سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:47 ب.ظ http://lonlyviolon.blogsky.com

چشم
من در خدمت بابای گلک جان هستم
هر چی خواستین ترجمه می کنم تازه با لهجه های مختلف

ممنون...

یه کوچولو سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:40 ب.ظ http://yekocholoo.blogsky.com/

سلام گلک جونم..خوبی؟کوشولو؟

من آپ کردم..به بابایی بگو بیاد..مواظب خودتم باش..شیطونی نتونیاااا

شــــــــــــــــــــینیلی چهارشنبه 9 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:31 ق.ظ http://shinili.blogsky.com/

سلام خوبییییییییییییییییییییییی ... ببخشید نبودم شرمنده عزیزم ............. یه حالی از ما نمی پرسی بی معرفت ؟؟ .............. بای ......

میام وبلاگت برات پیغام میذارم.

عمو حسن و زن عمو چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:33 ب.ظ

سلام عسلک من،نمیپرسم حالت چطوره چون اطمینان دارم که عالی هستی . . . . از پیغامایی که اومده معلومه که مامانی رو حسابی تپل کردی،
من و عمو هم مثل بقیه منتظره اومدن تو هستیم .

سلام... بابا ناپرهیزی کردین به ما سر زدین :)) خیلی ممنون که ما رو از یاد نبردین... راستی قرارهای بیرون چی شد... مگه گلک واسطه شه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد