چه تیتر با مزه ای شد... شبیه این فیلم ترسناک ها که معمولا توش زامبی ها نصف شب راه میافتن دنبال زنده ها خونشونو بخورن... فکر می کنید که کابوس سام چی باشه؟ ما الان دقیقا به مدت دو ماهه که باهاش این مشکل رو داریم... آقای سام از حمام کردن جدیدن می ترسن... البته فکر کنم که به خاطر این باشه که یه بار اتفاقی روی سرش آب ریختیم یا از صدای آب می ترسه یا یه چیز دیگه که هنوز کشف نکردیم... ولی به هر حال ما با ایشون مسئله داریم اساسی... اصلا هم راضی نمیشن ... یه جیغ های بنفشی میکشه که ما می ترسیم همسایه ها فکر کنن ماداریم آقای سام رو زنده زنده می خوریم... خب خوردنی تشریف دارن ایشون... ولی اینقدر دردناک که نه... حالا ما موندیم و سام و یه مشکل که بعد از آلودگی هوا برای خودش یه مشکل بزرگه...
داشتم وبلاگ مدیر بلاگ اسکای رو میخوندم که با تعجب دیدم که سحر رومی یکی از دوستای وبلاگ سام با ما خداحافظی کرده ... برای خانواده اش آرزوی صبر می کنم... براش دعا کنید... چه دلی داره همسرش.
سلام..بابایی چه عجب ما گکه دلمون برای این آقا پسر تنگ شده بود...دیروز داشتم عکسای سام رو میدیدم...گفت این کیه..به آقای سام!
کی؟!!
گفتم یک پدر با احساس برای پسرش مینویسه..یاد بگیر//:ی
شاید دلش دختر بخواد خوب.......
من که در این زمینه هیچ تجربه ای ندارم که بهتون کمک کنم..
راستی چرا عکس نذاشتین؟ ما عکس میخوایم یالا
خب انشالا شما هم در این زمینه با تجربه می شید.!!!!!!
سلام خانومی ما هم با سارا همین مشکل رو داشتیم ولی حل شد . من سارا رو بغلم می گرفتم و دوش رو باز میکرد م و آروم آروم شونه هاش رو زیر آب میگرفتم . چون دوش که باز باشه صدای آب کمتر میشه. بازم امتحان کن.
راستی لینکتون کردم تا بزرگ شدن سام رو کنا ر شما ببینم.ببوسش
سلام... ممنون از راهنماییتون... من هم شما رو لینک می کنم.
شاد باشید... بهتون سر میزنم.
آخی ..خیلی عاقلانه باهاش اختلاط کنین که فرزدنم حموم که ترس نداره و از این نصیحتهای خوب تحویلش بدیم ...مطمئنم کارسازه !!
چقده آروم و راحت خوابیده ....
فکر میکنم منم بهترین خوابمو در دورانه نوزادی و کودکی کردم ...
احتمالا به این روش که شما گفتین کارسازه.
:))
به به ... چشم بابا بزرگش روشن !
معلوم نیست چی بسر بچه مظلوم میارید ...
فکر کنم هوس کتک کردی !!
بابا ما که کاریش نداریم.
اتفاقا بابایی به من نمیگه ولی رفتارش نصبت به دخترا و پسراا رو میبینم...واسه پسر یه مدلی دیگه ذوق میکنه..به من نمیگه که ناارحت نشم..حالا تا اون موقع...هرچی باشه سالم باشه..عین سام خوشگل باشه :ِی
تنبل شدین.که نمینویسین یا ما قابل خوندن نمیدونین.
ای بابا ... خب پس آقای همسر ، آقا پسر دوست دارن
باز هم می نویسم.
شاد باشید.
سلام آقای بابایی خوبین شما؟
سام خوبه ؟مامانی خوبه؟
می دونین من با اینکه هنوز از هیچگونه نی نی هیچگونه خبری ندارم اما یه وبلاگ درست کردم.دوست دارم نظر شما رو بدونم ممنون می شم!
http://www.maman-baba-bacheha.blogfa.com/
من آمدم و لی این آدرس کار نکرد
برای من ادرس جدید بذارید.
ممنون.
سلام . خسته نباشید اینقدر دیر به دیر آپ می کنید .
قربون گلکم برم با این بابای تقلب کارش که عکس جدید پسرمو نمی زاره آخه چرا چرااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
آخی حتما از توی حمام خاطره بدی داره . چقدر هم سخته وقتی موقع حمام کردن گریه می کنن آدم کلی هل می شه . من هم موافقم برای بزرگترین مشکل بعد از آلودگی ... کلا مشکلات نی نی ها همه بزرگن ...
مامان سام کوچولو چطورن . خوب هستند با بچه داری و شیرین کاری سام عزیزم چطورن . حتما سلام مخصوص خدمتشون برسونید .
اگه مامانی هم توی نوشتن این پستها شریک باشن خیلی جالب می شه .(آخه بابا که اینقدر مهربون نمی شه (اسمایلی تعجب ) خوشبحال سام ...)
سلام... من هم فکر کنم اینطوری باشه...
عکس میذارم دوباره... قول میدم...
میام وبلاگتون.... مامانی هم دلش میخواد... ولی میگه من بهتر مینویسم.
اینه دیگه...
سلام باران کوچولو ولنتاین را به شما تبریک میگه
بای بای
سلام ... ممنونم... بهتون سر می زنم.
سلام .
الهی چه ناز خوابیده . وقتی این شیطونک های بالفطره خوابن آدم یادش میره تویه بیداری چه آتیشهایی که نمیسوزونند .
خدا همشون رو حفظ کنه .
سلام... لطف دارین... دقیقا حرف شما صحیحه... انشالا که همیشه شاد باشید.
میام خدمتتون.
بابایی عزیز بچه ها تا وقتی که سرشون رو بد نشورن حموم رو دوست دارن ولی کافیه یکبار بد روی سرش اب بریزید یا بد سرش رو بشورید. دیگه واویلا شروع میشه. باید سعی کنید چند وقتی اصلا اب رو مستقیم رو سرش نریزید کاش میشد تصویری نشونتون بدم. باید مشت مشت و از قسمت وسط بالای سر به عقب( چی نوشتم ( اب رو بریزید سرش و با کف دست بکشید سمت پایین. چند بار با ملایمت و فقط با کف دست سرش رو بشورید درست میشه.
و این پسر هجیب خوردنی شده ::) نذارید زیاد گشنه شید خطرناکه !: )
سلام... من هم فکر کنم که یه بار سر سام رو بد شسته باشم... احتمالا یه بار آب راه نفسش رو گرفته که میترسه آب روی سرش بریزم... ممنونم از راهنماییتون... بهتون سر می زنم.
سلام بابایی.
آخی سام کوچولو. من نمی دونم چرا این بچها ها وقتی آب کنارشونه کلی بهشون کیف می ده آب بازی ولی از حموم کردن وحشت دارن.
دلمون هم واسه اون خانومه سوخت.، خدا بیامرزتشون.
سلام... خب آب بازی حال میده...
من هم خیلی دلم سوخت.
سلام
وای که چه پسر نازی دارید ، من به تازگی مامان شدم ، حتما از تجربه پدر و مادرهای مهربونی مثل شما استفاده می کنم
سلام... ممنونم... به سلامتی... ما هستیم در خدمتتون... بهتون سر می زنم.
سلام دوست گرامی
از آشنایی با شما خوشحالم امیدوارم همیشه شاد وموفق باشید
این پست **** شکر نعمت ،نعمتت افزون کند*****
سلام
من هم از آشنایی شما خوشحالم... شاد باشید.
سلام..آخی چه ناز حوابیده...یه لحظه فکر کردم طاهاست تواین عکس خیلی شبیه هم شدند...راستی برای حمام به نظر من اسباب بازیهایی رو که دوست داره براش ببرید تو حموم..خیلی با ملایمت روش آب بریزید و بالاخره اگه تونستید خونه افراد دیگه مثلا مادر بزرگاش که محیط حمامشون متفاوته رو امتحان کنید...آهان از این استخرای بادی خوشگل هم می نونه محیط اونجا رو براش جذاب تر کنه...موفق باشید
سلام... شما خوبین...من هم خیلی براش اسباب بازی می برم... جدیدا آب بازی هم می کنه... برای تابستون حتما براش استخر بادی می خرم... ممنونم از راهنمائیتون...
شاد باشید. میام خدمتتون.
سلام.. به به بابایی تنبل می بینم که بازم چیزی ننوشتین..
واقعا که! خجالت داره بذارین سام بزرگ بشه بهش میگم
راستی تو وبلاگم یه پیغام واستون گذاشتم.. بای بای
سلام... نوشتم دیگه... پیغامتون رو ندیدم.
من آپما...
میام پیشت.
سلام خیلی باحوصله و خوش اخلاقید که بعد از نظر دوستای سام عزیزم پاسخ می گذارید . از این ایده قشنگتون خیلی خوشم میاد .
سلام
شما لطف می کنید... زحمت می کشید ... وقت میذارید که برای سام پیغام میذارید.... خب من هم باید یه جوری جبران کنم دیگه.
سلام
چه خوشکلی آقا سام
سلام
شما لطف دارین... میام خدمتتون.
سلام
خوب هستید؟
واسه همه بچه ها پیش می آد زیاد خودتون و ناراحت نکنید...به زودی درست می شه...
منم بعد از مدت ها اومدم
عکساش و هم دیدم...آره واقعا خوردنیه...هزار ماشالا
...
بهارین
سلام
ممنونم.... شما خوبین.. دقیقا همین طوره که میگید... لطفا هر دفعه میاین حتما آدرس وبلاگتون رو بذارید... ممنون می شم.
سلام
بالاخره عکسای الهه رو آپ کردم خوشحال میشم بیای اون طرفا
سلام
حتما میام که ببینمش.
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
حالا مادام مسیو میرین فرحزاد... چشمم روشن
سلام... شما از کجا فهمیدید؟
سلام
۱ ) سام می دونه که عمو کاظم همیشه بهش سر میزنه
۲ ) بابای سام جدید خیلی تنبل شده و آپ دیت نمی کنه
۳ ) شاید هم مقصر سریال Lost باشه
4 ) وبلاگ جدید دارم به اون سر بزنین خوشحال می شم.
سلام.. به به عمو کاظم.... حتما میام به وبلاگت..
سلام٬خوبین شما؟
آخه ا ی چه کوچولوی نانازی دارین ایشالله خدا حفظش کنه.
به وبلاگ منم بیایید خوشحال میشم.من واسه امیرم مینویسم...منو امیر ۲ سال و نیمه که ازدواج کردیم ولی واقعا از مادر شدن و بابا شدن میترسیم واقعا در کنار شیرینی هاش سختیهای خودشو داره.
سام عزیز رو خیلی ببوسید.
سلام... ممنونم شما خوبین...حتما به وبلاگ شما سر می زنم... بابا بچه دار شدن که ترس نداره :)) خب راست میگین... سختی های خودش رو داره... اول به تفریحاتتون برسین بعد به این کارا می رسین.
موفق باشین.
سلام بابایی خوبین؟من آپ کردم..بابایی مثل اینکه ما باید بیاییم اینجا اعتراض و این حرفا..چرا نمیایین آپ کنین؟و عکسهای جدید سامرو بزارین؟سام بزرگ بشه نمیگه چرا انقدر به وبلاگش توقف شده!؟
شما باید بابایی بدون توقف باشین
سلام... من هم آپ کردم... عکسهای جدید هم گذاشتم.
سلام
سال نو را به شما و همسر خوبتون و همچنین سام کوچولوی با نمک تبریک میگم و در سال جدید براتون بهترینها رو آرزومندم
سلام...ممنونم از لطفتون... سال نوی شما هم مبارک باشه... میرسم خدمتتون.
ای جان چه پسر نازی
ناز نازی لطف کن با مامان مهربونت به ما یه سر بزن خوشحال میشیم
www.kezhvan.niniweblog.com
سلام، ممنون از لطفتون، حتما بهتون سر می زنیم... شاد باشین