ماه رمضان

داره تموم میشه... امسال ماه خوبی بود... از همه کسایی که این پست رو میخونن میخوام دعا کنن که گلک ما و مامانش سال دیگه سالم و سلامت توی ماه رمضان کنار من باشن... خیلی دلم  گرفته بود... یه وقتهایی آدم چشمش رو باز می کنه می بینه که خیلی چیزا عوض شده،‌ دیگه دوران جوونی و بی خیالی گذشته، یه چیزایی تو زندگی آدم اومده که نمیشه بدون اونها سر کرد... وقتی ازدواج کردی،‌ وقتی یه نفر رو دوست داری، وقتی حس می کنی که تو خودت داری پدر میشی،‌ یه جورایی آدم به خودش میاد،‌ عمره که داره میگذره،‌ نقش ها داره عوض میشه،‌ اگه یه موقعی بچه بودی ،‌ حالا بچه داری... اگه یه زمانی برات زحمت می کشیدند که آینده تو رو بسازن،‌ حالا خودت باید آینده ساز باشی، خدا کنه که همه ما قدر روزهای خودمون رو بدونیم... قدر کسایی که داریم باهاشون زندگی می کنیم... کی می دونه سال دیگه کدوم ما هست،‌ دوباره اذان دم افطار رو میشنوه ،‌ خدا کنه که همه پدرها و مادرها سلامت باشن و هیچ وقت غم تو دلشون نیاد... خدایا به امید تو.