بابا شمل

سلام... می خواستم بپرسم تا بحال به فکرتون رسیده من چه جوری اسم این وبلاگ رو انتخاب کردم؟؟ این تایتل چیزی رو یادتون نیاوورد. اونهایی که فیلم بابا شمل رو دیدند،‌یادشون هست حتما که وقتی بابا شمل با شوکت الملوک ازدواج میکنه شوکت الملوک بهش می گه:
 نه ماه و نه روز
از امشب نه از امروز
یه پسر کاکل به سر
یا یه دختر تپلی
میشنه روی زانوت، اون موقع تو پدری

وقتی من این فیلم رو دیدم خیلی سال پیش بود... و اصلا هم فکر نمی کردم که یه روزی یه وبلاگ برای نی نی خودمون داشته باشم که اسمشو بذارم نه ماه نه روز... ولی همیشه از این شعر خوشم میومد... شما چطور؟