ولیعهد

جاتون خالی خیلی مهمونی تولد خوش گذشت... در ضمن عمه مامانی هم از سفر اومدن و دوشنبه هفته قبل برای مامانی لول اندازون گرفتیم. اونهایی که موضوع رو نمی دونن می تونن اینجا کلیک کنن. البته خوب چون این مهمونی برای خانوم هاست،‌ من و بابای مامانی و شوهر دختر عموی مامانی،‌ یعنی آقا رضا خونه خودمون موندیم و فیلم ۸۸ دقیقه آل پاچینو رو دیدیم. مامان مامانی هم براش یه گردن آویز قاب قرآن از مکه خریده بود که خیلی قشنگ بود. مامانی هم رفته بود یه لباس خیلی خیلی قشنگ برای مهمونی گرفته بود... خیلی بامزه بود.
در بین آشنایان بابای بابایی، ما یه آقا بهمن داریم که ایشون چون به بنده خیلی لطف دارن همیشه به بابای بنده می گن که من ولیعهدشون هستم...  حالا از وقتی که گلک داره می یاد به من می گن که کی ولیعهد شما تشریف می یارن؟ آی چه سلطنتی میشه ها...
گلک ما این روزها دیگه خیلی تکون میخوره... شیطون شده حسابی... تختشون هم که نیمه اول اسفند آماده می شه... حالا باید اتاق ایشون رو درست کنیم. هروقت که آماده شد حتما عکسهاشو میذارم... راستی اگه بازم دلتون خواست باز هم از رسم و رسوم شهرهای خودتون برای ما بنویسید.
راستی دوست پائیزی هم خاله شد که خیلی خیلی بهش تبریک می گم.
یه مامان جدید هم به مامانی های امساله اضافه شده که به وبلاگش سر بزنید... خوشحال می شه.
وبلاگ به نی نی ما سلام بگید.