بهت خندیدیم

گلک

دیروز من و مامانت نشسته بودیم فکر می کردیم که چه شکلی هستی،‌ چه کارایی می کنی و بهترین شیرین کاریت چیه. گفتم فکر کن که یهو چهاردست و پا از پشت مبل بیاد بیرون، آب دهنش هم آویزون باشه...بعد بدووم دنبالش اونم فرار کنه ... مادرت از خنده غش کرد... فکر کنم صحنه دیدنی باشه