مرداد

سایه ها می دانند... که چه تابستانی است... سایه هایی بی لک...
این آقای سام یه شیرین کاریهایی یاد گرفته که آدم دلش می خواد قید کار و زندگی رو بزنه بشینه پاش و خوش بگذرونه... تازه یاد گرفته که با دهنش صدا دربیاره که مثلا حرف میزنه ... اینقدر نازه که حد نداره... امروز هم چند تا غلت نصفه نیمه زده ... بالش هاپوشو خیلی دوست داره... مامانی میگره کنار صورتشو اون میخواد بگیرتش ولی غلت میزنه...

راستی سمیه و علی هم تو این روزها منتظر نی نی شون هستن... براشون دعا کنید.... خیلی وبلاگشون با سلیقه طراحی شده.... مخصوصا من از پوینتر موس خوشم میاد که شبیه به شیشه شیر میشه.... یه دوست شیرازی هم که یه نی نی داره برای سام پیغام گذاشته بود که خیلی حال کردم... میگفت تا یکی دو هفته دیگه لول اندازونشه...

نیمه شعبان مبارک... تعطیلات خوش بگذره...

عکسهای جدید سام رو ببینید.

وبلاگ سمیه و علی

وبلاگ حدیث